پيام
+
کاش همه چيز به عقب بر ميگشت...
کاش کودک بودم...
حتي اگر دوباره روي برف ها سر ميخوردم و يخ مثل شيشه صورتم را زخم ميکرد..
آنوقت تمام هم کلاسي ها به خاطر غيبت يک روزه ي من به عيادتم مي آمدند و براي التيام دردهايم ميگفتند "خوشبحالت که نيومدي مدرسه، خانوم معلم کلي مشق گفته!"
...
امروز بالاخره "برف" مدرسه ها را تعطيل کرد...
کاش کودک بودم! حتي اگر قرار بود تمام امروز را مشق بنويسم...

* نهانخانه جان*
94/2/23
مهسا خانوم
اين حادثه رو زندگي کردم...
مهسا خانوم
م چ ي ل ي ... زمستان 93
مهسا خانوم
...
غزل صداقت
:(
وستا
سلام آجي
مهسا خانوم
غزل!توام:(
مهسا خانوم
سلام اجي خانوم خوبي؟
مهسا خانوم
بعد شام بيا ياهو
وستا
باشه
||عليرضا خان||
عکس از شماس ؟
غزل صداقت
اوهوم..
مهسا خانوم
نه...متن از مچيلي/ غزل هيچ وقت اون خاطره رو يادم نميره..........،
غزل صداقت
کدوم؟
مهسا خانوم
اوا!هميني كه فيدش كردم ديگه
غزل صداقت
آها..:)