به نام خداوند زیبایی ها یه صبح مردادی که کنار شمعدونی هام بودم ریز شدم رو گلهای نازش ، گفتم جلل الخالق از این همه زیبایی و ظرافت بعد رفتم سر وقت ژربراها عاشق رنگهای رنگین کمونیشونم انگار خدا از رنگ زرد خورشید روش پاشیده نمیدونم چرا رنگ قرمزش منو یاد ماهی گلی میندازه اینم گلهای من از زاویه ی نگاه مورچه ها:) دهنم آب افتاد وقتی چشمم افتاد به غوره ها:) گلِ آفتابگردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا. ما همه آفتابگردانیم... زنبور زندگی اش رو وامدار گلهاست! اینقدر عاشقانه دور آفتابگردون میچرخه که به آفتابگردون حسودیم میشه! حتی به ماه حسودیم میشه وقتی غنچه اینقدر عاشقانه نگاهش میکنه! بعد از این همه نگاه عاشقانه یه آرزوی عاشقانه سپردم دست قاصدکها تا... با پرنده ها که خداحفظی کردم ... خورشید هم با من و باغ خداحافظی کرد و ... ماه از پشت برگها بهمون چشمک زد ... مچیلی نوشت1:من و یک دنیا نگــــــــــــــاه ... ممنون از حوصله ای که برای دیدن عکسها به خرج دادین مچیلی نوشت2:نظرتون درباره ی سبک جدید تو گذاشتن مهر رو عکسهام چیه؟! پ.ن:خدایا شکرت
Design By : Pichak |